سلام

در طرح‌های کلان شهری، وجوه مختلف حیات شهری مد نظر قرار می‌گیرد. یکی از آن‌ها وسعت شهر و امکان گسترش آن در افق طرح است. متاسفانه در موارد بسیاری، مدیران شهری علاقمندند با هر طرح جامع جدید بر وسعت شهرشان افزوده شود. این اشتیاق، که در مواردی با منافع شخصی یا گروهی هم ممکن است پیوند داشته‌باشد، لزوما به نفع شهر و شهروندان نیست. لازم است یکی دو مثال را باهم مرور کنیم. در تهران شهرک اکباتان در ابتدای سال‌های پنجاه برای حدود ۶۴ هزار نفر جمعیت، طراحی شد و بیش از پنجاه درصد آن محقق شد. کل مساحت این شهرک ۲۰۰ هکتار است. ولی شهر دامغان که حدود ۵۳ هزار نفر جمعیت دارد، زمینی به وسعت ۱۷۰۰ هکتار را اشغال کرده‌است. شهر شیراز با حدود دو میلیون جمعیت، نزدیک به ۲۴ هزار هکتار مساحت دارد. کمی در خاصیت این اعداد تعمق کنیم: در شهرک اکباتان، مدیریت شهر برای هریک نفر، باید ۵۵ مترمربع را خدمات رسانی کند. در شیراز این رقم ۱۲۰ متر مربع و در دامغان ۳۲۰ مترمربع است. یعنی شهرداری دامغان باید هزینه نگهداری و حفاظت ۳۲۰ مترمربع را با درآمدی‌که به ازای یک نفر دارد، به عهده بگیرد. این‌ها واقعیت‌های مهمی هستند. به همین خاطر است که برخی شهرداری‌ها دچار کمبود بودجه می‌شوند و چون زورشان به حذف خدمات اضطراری و ضروری اولیه مثل نظافت شهر نمی‌رسد، از دادن خدمات به فعالیت‌های فرهنگی و توسعه‌ای باز می‌مانند.

. ولی اگر مثلا مردم دامغان نه در ۱۷۰۰ هکتار بلکه در ۳۰۰ هکتار اسکان داده می‌شدند، دست شهرداری برای دادن خدمات اجتماعی و فرهنگی حتما بازتر می‌بود. این امر به جهات مختلف بسیار مهم و موثر در حیات شهری است. چون وقتی مدیریت شهری تمام هم‌وغمش تهیه منابع و خرج آن در موارد ضروری اولیه است، هرگز امکان برنامه‌ریزی بلندمدت برای شهر نخواهدداشت. همیشه بر مبنای «از این ستون به آن ستون فرج است» عمل خواهدکرد. این یعنی ضد توسعه. ضد توسعه یعنی غوطه‌ورشدن در مشکلات، هر روز بیش از روز پیش. از دید جامعه‌شناسی شهری، وقتی مدیریت شهری همیشه لنگ بودجه است، امکان استقلال عمل ندارد و فقط به یاری‌های حکومت مرکزی زنده است. وابستگی به حکومت مرکزی مغایر با ذات نهادهای شهری است. نهادهای شهری باید متکی بر منابع خودی و مردم باشد. اصولا، دلیل وجودی شورای شهر و روستا همین است. شهردار یا دهیار را این شوراها تعیین می‌کنند، پس در قبال آن هم مسئولیت دارد. این مسئولیت را چگونه ادا می‌کند؟ با کمک‌های مردم و عوارض و دریافتی‌های رسمی و قانونی شهرداری. ولی وقتی چنین نشود و شورا از تامین بودجه مدیریت شهری ناتوان باشد، نهاد شهرداری طبعا تبدیل به یک زائده حکومتی می‌شود و شوراها هم از وظایف و خصلت خود دور می‌افتند.

بهروز مرباغی
سرمقاله نشریه اردیبهشت اودلاجان شماره ۲۹۷